فیلم v for vendetta یکی از آثار موفق برادران وارکوفسکی است که از کمیکی به همین نام الهام گرفته شده است. داستان قوی، دیالوگ‌های فوق العاده و اشارات آن به نمادها باعث شده است تا "الف مثل انتقام" به یکی از فیلم‌های محبوب ایرانیان تبدیل شود. در این مقاله با ما همراه باشید تا این فیلم را نقد و بررسی کنیم. احتمالا با خواندن نکات این مقاله، فیلم را یک بار دیگر خواهید دید.
نقد فیلم V for Vendetta
اگر بخواهیم این فیلم را در یکی از دسته بندی‌های عمومی قرار دهیم، بیشتر ما آن را در بین فیلم‌های اکشن خواهیم دید. اما کسانی که فیلم را دیده اند به خوبی می‌دانند که مقایسه کردن فیلم‌هایی مانند v for vendetta با سایر فیلم‌های سبک اکشن گناهی نابخشودنیست. چند مورد ساده در مورد این فیلم وجود دارد که این موضوع را کاملا مشخص می‌کند.
- فیلم نامه و داستان
- دیالوگ‌ها
- کاراکتر شخصیت اصلی
داستان این اثر به لطف کمیک اصلی چیزی فراتر از یک درگیری 2 ساعته است. قرار نیست در این فیلم شاهد صحنه‌های عجیب و غریب و اغراق آمیز باشیم. همه چیز سر جای خود است و اگر هم در برخی از صحنه‌ها بیش از حد خشن یا کمی غیر منطقی به نظر برسد هم قابل درک است. فیلم نامه ماهیت داستان را در ابتدا لو نمی‌دهد. برخی چیزها برای بینندگان گنگ می‌ماند تا فهمیدن آن در طول فیلم هوش را از سرش بپراند.
دیالوگ‌های ژانر اکشن چندان پر مفهوم نیستند و کمتر مکالمه‌ای در این ژانر دیده می‌شود که بخواهد چیزی فراتر از جریان فیلم را به مخاطب منتقل کند. V for vendetta در اینستاگرام به دیالوگ‌هایش معروف است و اگر گذرتان به پیج‌های انگیزشی افتاده باشد، حتما با ماسک و دیالوگ‌های آن آشنا شده‌اید. البته که این اتفاق نشان دهنده قدرت این اثر و جذابیت دیالوگ‌های آن است که در ادامه مقاله می‌توانید آن‌ها را مطالعه کنید.
کاراکتر شخصیت اصلی هم در این فیلم بسیار عالی طراحی شده است. البته نباید هنر بازیگر این نقش را هم ندیده بگیریم. مطمئنا اگر این نقش را فرد دیگری جز هوگو ویوینگ بازی می‌کرد شاهد این "وی" و این فیلم مجذوب کننده نبودیم. نوع حرکت، صحبت کردن و ابهتی که این کاراکتر دارد یک نسخه بی نقص سینمایی از یک کاراکتر کمیک است.
فلسفه و ایده پشت فیلم بسیار الهام بخش است. شاید بعد از گذشت نزدیک به 20 سال کمی کهنه و کلیشه ای به نظر برسد اما در زمان خود جزو بهترین‌ها به شمار می‌رفت؛ چون از دغدغه‌ها نشات می‌گرفت. چیزی که البته قبل از این فیلم بود و بعد از آن هم تکرار شد؛ به همان شکلی که در رمزگشایی فیلم پلتفرم هم به آن پرداختیم.
فیلمبرداری این فیلم و صحنه‌هایی که برای اتفاقات هیجان انگیز طراحی شده است نشان دهنده گستردگی دید کارگردان است. در این فیلم شاهد انفجار، درگیری و تیراندازی هستیم اما این اتفاقات که معمولا در دل تاریکی اتفاق می‌افتند، با یک تم دارک پر ابهت فیلم برداری شده اند. قاب بندی نماهای فیلم بسیار زیباست و تاثیر خوبی روی جذابیت سکانس‌های فیلم گذاشته است.
فضای فیلم برای من بسیار جذاب بود؛ چیزی شبیه فیلم تقدیر. شاید شباهت لباس های وی و کاراکتر بی نام باعث این تشابه شده باشد. شاید هم فلسفه‌ی جذاب پشت پرده‌ی آن که من را به نوشتن رمزگشایی فیلم predestination وا داشت. هر چه که بود یک حس آشنا و خوش آیند به همراه داشت.
حقایق جالب در نقد فیلم وی برای وندتا
فیلم V for Vendetta سطح بالاتری نسبت به اکثر فیلم‌های عصر خود ارائه می‌دهد. البته با بعد از خواندن قسمت بعدی مقاله متوجه خواهید شد که این کیفیت به هیچوجه اتفاقی نیست.
1. ایجاد کردن تغییرات در داستان اصلی همیشه دلهره آور است؛ مخصوصا اگر داستان اصلی توسط منتقدان بزرگ تحسین شده باشند. حفظ اعتماد به نفس بالا در هنگام ایجاد تغییرات در یک اثر بزرگ بسیار سخت است اما برادران واچوفسکی توانستند به خوبی این کار را انجام دهند.
تغییر عمده ای که در فیلمنامه به وجود آمد در کاراکتر V بود. کاراکتر V در کمیک ها به شکل یک نماد خشن و فاقد احساسات به تصویر کشیده شده بود؛ در حالی که در فیلم شاهد ابراز احساسات رو به ایوی بودیم. وی در فیلم از کشته شدن بیگناهان ناراحت می‌شد و می‌توان او را جزو کاراکترهای رمانتیک هم طبقه بندی کرد. در حالی که وی در کمیک ها بسیار خشک است و به سادگی هر کسی که بین او و هدفش قرار گرفته باشد را از میان برمی‌دارد.
2. صحنه‌های زیادی در فیلم وجود دارد که می‌توان برای برداشت آن‌ها چند بار تلاش کرد. کار کردن روی این صحنه‌ها سختی‌های خود را دارد اما قطعا قابل مقایسه با صحنه تراشیدن موهای ناتالی پورتمن نیستند.
تراشیدن موهای ایوی که در این فیلم شاهد آن بودیم بدون هیچگونه جلوه‌های ویژه انجام شد. کاری که باعث شد اسم بازیگر آن در سینما جاودان شود. همانطور که می‌توان حدس زد، بازیگران انگشت شماری راضی شده اند تا موهای خود را فدای موفقیت یک فیلم کنند.
برداشت این صحنه با قرار گرفتن 3 دوربین در زوایای مختلف انجام شد. کارگردان فیلم در یکی از صحبت‌های خود گفته بود که علت این کار، حساسیت بالای سکانس بوده است. تراشیدن مو چیزی نیست که بتوان آن را دوباره انجام داد و تنها 1 فرصت برای فیلم برداری آن وجود دارد.
ناتالی پورتمن بعد از انجام این کار مجبور بود تا چند وقت به همان شکل زندگی کند تا صحنه‌های مربوط به فیلم تمام شوند.
3. سکانس‌های حساس در نقد فیلم V for Vendetta زیاد هستند اما مقام دوم حساس ترین سکانس بعد از تراشیدن موهای ایوی قطعا به دومینوهای وی خواهد رسید. دومینوهایی که اگر تا به حال یکی از آن ها را درست کرده باشید متوجه سختی و زمانگیر بودن آن شده‌اید.
سکانس دومینوهای وی هم به همین اندازه سخت و زمانگیر بود. هر بار ساخت این صحنه حدودا 200 ساعت به طول می‌انجامید و این سکانس 4 بار فیلم برداری شد تا خروجی چند ثانیه‌ای آن را در فیلم ببینیم.
4. بعد از این که می‌فهمیم مزارع ذرت در فیلم اینتراستلار واقعی بوده‌اند، سکانس‌های واقعی دیگر چنگی به دل نمی‌زنند. شاید بتوان واقعی بودن تانک‌های مقابل پارلمان را در فیلم وی برای وندتا جزو معدود فکت‌های استثنا بدانیم. بله! تانک‌های استفاده شده در فیلم V for Vendetta واقعی بوده اند و حتی با گفتن آن هم می‌توان فشار وارد شده به عوامل ساخت فیلم را متوجه شد.
دیالوگ‌های فیلم V for Vendetta
دیالوگ‌های فیلم "الف مثل انتقام" یا به عبارت دیگر "ک مثل کین" بسیار جذاب و به قول معروف خوراک استوری کردن است. در ادامه با معروف‌ترین دیالوگ‌های فیلم V for vendetta آشنا شوید.
- وی: همه خاص هستن!
- وی: پشت این ماسک چیزی بیشتر از گوشت خالیه. پشت این ماسک یه ایده هست و ایده ها ضد گلوله اند!
- وی: همه یه فهرمانن، یه عاشق، یه احمق و یه ضد قهرمان!
- وی: بله! من یه دروغ ساختم و تو باورش کردی. چون اون رو باور کردی به یه حقیقت در مورد خودت پی بردی.
- وی: مردم نباید از حکومت بترسن. این حکومته که باید از مردم بترسه!
- والری: اون توی گلدون دم پنجره گل پرورش میداد. خونه همیشه بوی رز میداد. اونا بهترین سال های زندگیم بودن.
- والری: به نظر عجیب میرسید که زندگی من باید در اینجا به پایان میرسید. برای 3 سال من رزها رو داشتم و از کسی عذرخواهی نکردم.
- وی: اگه دنبال مقصر هستی باید توی آینه نگاه کنی!
- وی: اون ها تو رو تبدیل به یک عدد کردن. این توی واقعی نیست. اون چیزی نیست که توی درونت داری!
- والری: اون یه زمانی بهم میگفت که خدا توی بارونه.
- وی: عاشق خشمت باش نه قفست!
- هنرمندا از دروغ استفاده میکنن تا حقیقت رو بگن!
- وی: گذشته نمیتونه به تو ضربه بزنه، مگر این که تو بهش اجازه بدی.
دیدگاه‌ها
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است.